رویــــــای خیــــــس

دل نوشــــــتــه هـــای مــــن

   تو همنفسم هستی و نفسهایم عطر تنهایی را میدهد .

   تو همسفرم هستی و جاده زندگی رسم غریبگی را به من یاد میدهد .

    تو مال منی و من مال تو نیستم، باران منی و من کویری بیش نیستم .

   دیدی که در آینه ی چشمان خیسم ، چشمان تو حتی یک ذره هم خیس نشد !

    من پر از درد بودم و خسته ، اما دل تو حتی یک ذره هم دلگیر نشد !

    هستی و انگار نیستی ، گاهی حتی فراموشم میکنی و از من میپرسی که تو کیستی؟

    تو با منی و من تنها نشسته ام  ، تو در قلبمی و من اینک یک دلشکسته ام ! 

    نیستی و من تنها مانده ام ، آنقدر دلم گرفته که اینجا با غمها جا مانده ام  ...

 

 



+ تاریخ ساعت نویسنده (¯`·._.·[Ashi mashi]·._.·´¯) |